سونو آنومالی 3D

یکشنبه پیش ٢١ هفته و شش روز بود که با بابایی رفتیم سونو

این سونوی خاص باید تا ٢٢ هفته حتما انجام میشد که من به توصیه غزل جون فریبا خودکار رو انتخاب کردم.

مطبش تو کریمخان بود ما سرساعتی که وقت گرفته بودیم حاضر شدیم اما متاسفانه ١ ساعت و نیم معطل شدیم

ما دوتا کل کتابا و مجلاتی که تو مطب بود دوره کردیم

بالاخره نوبتمون شد رفتیم تا نینیمونو ببینیم

همینکه خوابیدم روی تخت شروع کرد به تکون خوردن اونقدر تکوناش شدید بود که دکتر خندش گرفته بود میگفت باهوشه میدونه اینجا یه خبریه

دکتر ابعاد و اندازه هایی که لازم داشت رو گرفت اما خانوم خانوما نمیخواست بذاره ما صورت ماهشو ببینیم نیم ساعت تلاش کرد بنده خدا آخر هم گفت خواستی یه روز دیگه بیا چون عکسهای سه بعدیش زیاد واضخ نشد.

میگفت خیلی شبیه خودته حتی فیگورش که مثل خودت دستشو گذاشته زیر سرش که بابایی شاکی شده بود میگفت الکی میگه اصلا از کجا فهمیده شبیه توه

آخر هم DVD سونو و يه گزارش كامل با عكساي دخمرمون بهمون داد كه كلي تو خونه باز با ديدنش ذوق كرديم